محمد صادق کاویانی؛ روح الله سوری؛ حمید پارسانیا؛ حبیب الله رزمی
چکیده
قاعده «المتفرقاتُ فی وِعاءِ الزمان، مجتمعاتٌ فی وعاءِ الدَهرِ» یکی از قاعدههای پرکاربرد در مباحث فلسفه اسلامی است که در نظام فکری اندیشمندانی چون میرداماد، نقشی اساسی ایفا مینماید. این قاعده ...
بیشتر
قاعده «المتفرقاتُ فی وِعاءِ الزمان، مجتمعاتٌ فی وعاءِ الدَهرِ» یکی از قاعدههای پرکاربرد در مباحث فلسفه اسلامی است که در نظام فکری اندیشمندانی چون میرداماد، نقشی اساسی ایفا مینماید. این قاعده تفسیرهای گوناگونی دارد که تاکنون بهگونهای فراگیر درکنار یکدیگر بیان نشده و زمینه برخی مغالطهها را فراهم نموده است. برای پرهیز از مغالطههای یادشده، پژوهش پیشرو با روش تحلیلی- توصیفی، نخستینبار تفسیرهای گوناگون قاعده، وجوه اشتراک و امتیاز، و برخی کاربردهای آنها را درکنارهم تبیین مینماید. دامنه کاربست این تفاسیر از حوزه الهیات بالمعنی الاخص تا مباحث فلسفه زمان معاصر امتداد دارد.گوناگونی تفسیرهای یادشده نتیجه اختلاف در سه مولفه مهم است: 1. واژه دهر معانی سهگانهای دارد که با یکدیگر تنها اشتراک لفظی دارند. 2. آنچه در دهر حاضر میشود میتواند شخصِ موجود زمانی، حیثیتی از حیثیات او یا وجود برترِ او باشد. 3. ثباتِ عالم زمان، تنها از افق دید موجودهای ثابت (نازمانمند) تحقق مییابد یا این ثبات وابستگیی به فاعل شناسا ندارد. برپایه مولفههای یادشده، در مجموع، چهار تفسیر از قاعده سامان یافته که عبارتند از: 1. موجودهای پراکنده در ظرف زمان، در ظرف دهر به وجودِ برتر خویش، مجتمع با یکدیگرند. 2. موجودهای پراکنده زمانی همگی در ظرف موجودهای دهری تحقق مییابند. 3. موجودهای متفرق زمانی از جهت ثباتی برخوردارند و از این جهت با موجودهای ثابت مرتبط هستند. 4. شیء متحرک، نسبت به عالم زمان متحرک و نسبت به مبادی عالیه ثابت است.